مذهب شناسی

بررسی و نقد ادیان و مذاهب

مذهب شناسی

بررسی و نقد ادیان و مذاهب

بایگانی

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

حضرت ام البنین

يكشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، ۱۰:۱۴ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۱۴
امیر طهرانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

قسمتی از سخنان مرحوم علامه حاج شیخ عبدالحسین امینی (قدس سره) صاحب کتاب ارزشمند الغدیر

در حقانیت خلافت بلافصل و امامت الهیه انحصاری امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و دوازده امام معصوم سلام الله علیهم

و برائت از غصب خلافت ...

درباره عرفانهای کاذب از جمله مثنوی مولوی بلخی و حافظ؛ (با اندکی ویرایش)

«حرفها [ی ائمه معصومین علیهم السلام] را اگر گوش دادید، کیف می کنید. علم از او [ : امام معصوم] اگر یاد بگیرید کیف
می کنید. ولایت را اگر داشته باشید کیف می کنید. برو حرف صاحب ولایت را یاد بگیر. برو ببین امیرالمؤمنین چه حرفها می زند، با خدا چه جور حرف زده؟ عشق بازی چه جوره؟ محبّت بازی چه جوره؟

ساخته بازی بازی نکن! با حافظ کار درست نمی شه. با مثنوی کار درست نمی شه.   حافظ چیه؟! مثنوی چیه؟! بگذار زیر پات.

برو دعای ابوحمزه را ببین ، یک عالم پیدا کن. برو دعای حضرت سجّاد (علیه السلام) را بده دست عالم، او بخواند به تو بفهماند که عشق بازی چی است، بعد بفهم محبّت چی است. یک صلوات بفرست.

[صلوات حاضرین: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین. دنباله سخنان مرحوم علامه امینی:]

ببین [ائمه هدی علیهم السلام] چه شیرین حرف می زنند!

حال فرض کنید روز قیامت است، جنابعالی را بیارن . من، امینی را بیارن محشر. گناه هم نکرده باشم. نمازم رو هم خونده باشم. روزه ام گرفته ام. غیبتم نکرده ام. ربا هم نخوردم. شرابم نخوردم. زنم را هم لخت و عوری به خیابانها نفرستادم. در میدان هم به ساز و آواز گوش نداده ام. سیّئاتی هم که منع شده بود بخشوده شده ام. حالا مرا آوردن پیش امیرالمؤمنین سلام الله علیه- . امیرالمؤمنین از من بپرسد: ببین آشیخ! تو به من اعتقاد داشتی؟ [عرض می کنم :] . بله. [بفرماید:] مرا دوست داشتی؟ [عرض می کنم :] بله. [مولا بفرماید:] من ولیّ مطلق تو بودم؟ [عرض کنم: ] بله. [مولا بفرماید:] مرا روح الارواح میدانستی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] مرا محبّ خدا می دانستی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] پیامبر را قبول داشتی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] پیامبر فرموده بود که «احبّ خلق الله الی الله علیّ بن ابی طالب» [آیا قبول داشتی پیامبر صلی الله علیه و آله- فرموده بود: محبوب ترین مخلوقات نزد خداوند، علیّ بن ابی طالب است] ؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] در دنیا... یک صاحب ورعی... یک صاحب محبّتی مثل من با خدا رفتار کرده بود یا کس دیگر؟ [عرض کنم:] نه نکرده. [بفرماید:] اینا رو که می دونستی؟ [عرض کنم:] بله. [بفرماید:] بگو من بهتر بودم حرفِ مرا بگویی ، بخوانی، گریه کنی، یا حافظ ؟ً! مرا با حافظ یک جا گذاشتی؟! مرا با مثنوی یک جا گذاشتی؟!

حالا بپرسم...، من عرض کردم من منبرم، منبر نیست، ما صحبت می کنیم، رفاقت است...

حالا محشر است امیرالمؤمنین آمده ، مرا هم آوردن آنجا. می گوید: این جناب حافظ ، آیا حافظ مثل من عقل داشت؟! حافظ مثل من علم داشت؟! حافظ مثل من اراده داشت؟! حافظ مثل من حقیقت شناس بود؟! حافظ مثل من نورانی بود؟! حافظ مثل من ربّانی بود؟! حافظ مثل من عظمت داشت؟! حافظ مثل من محبّت شناس بود؟! حافظ مثل من خداشناس بود؟! حافظ مثل من عالم بود؟! حافظ مثل محفوظات و ملکات نفسانیه داشت؟!... بابا مرا چرا ضایع کردی؟! چرا مرا با حافظ یکجا گذاشتی؟!

مثنوی! مثنوی! مثنوی! این کتاب را روز قیامت می آورند در محشر، من اعتقاد دارم که ان شاء الله می شود... این آقایان را هم می آورند، می گویند: این کلمه ای که گفتی مثنوی اصلُ اصلِ الاصول است... مثنوی اصلُ اصلِ الاصول؟!

و الله اگر خدا از صد سال شراب خوری بگذرد از این یک کلمه نمی گذرد...،

اصل اصل الاصول! حرف آورده برای خودش! حرف درست کرده! اصلُ اصلِ الاصول!! مثنوی اصلُ اصلِ الاصول؟!

اصلُ الاصول تو عمو قرآن است. قرآن بخون، گریه کن. قرآن بخوان اشک بریز. «و لو انزلناه علی جبل لرایته خاشعا متصدعا...» قرآن را اگر به کوهها نازل می نمودیم، از خشیت حق تعالی پاره می شد و پراکنده می شد ... ما قرآن فهمیدیم؟!

الحمد لله! قرآن را از دست ما گرفتند!!

ما دیگر قرآن نخوانیم!! از رادیو فقط بشنویم، ما دیگه قرآن خون نیستیم!

قرآن را بستند! برکت بازار شما را اینطور برداشتند.

مگر شما هر روز وقتی در بازار می آمدید قرآن نمی خواندید؟ پس چه شده؟!...

دعا بخوان، گریه کن. حافظ چرا می خونی گریه می کنی!!؟ دعا بخوان گریه کن.

برو دعای حضرت سجاد (علیه السلام) را بخوان. برو دعای ابوحمزه بخوان. دعای ابوحمزه را والله اگر به کوهها بفماند، کوهها
می ترکد...   حافظ! حافظ! حافظ محبّت داره؟! حافظ می فهمد محبّت چیه؟! حافظ می فهمد عشق چی است؟!

حافظ می فهمد خدا چی است؟! مثنوی می فهمد خدا چی هست؟!  ... آقا مثنوی می خواند!!

            برو دعای ابوحمزه بخوان برادر عزیزم ، نور چشمم، برو بخوان کیف ببر. محبّت اوست...

            ثابت می تونی بکنی حافظ راستگو است؟! حافظ عادل است؟! مثنوی موثّق؟! مثنوی عادل؟!

            ثابت می تونی بکنی؟!    بجای اینها برو ببین حضرت سجّاد (صلوات الله علیه) چه می فرماید...»

                                    (فایل صوتی موجود است)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۰۹
امیر طهرانی