مذهب شناسی

بررسی و نقد ادیان و مذاهب

مذهب شناسی

بررسی و نقد ادیان و مذاهب

بایگانی

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

تذکری درباره بعضی مطالب منتشر شده

يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۹ ب.ظ

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین

ورقه ای منتشر شده دارای چند جمله ای بدون سند و مدرک و بدون دلیل دربارۀ عقیده به مهدویت در آن ادعاهایی شده بود که بنظر رسید مخالف با آیات قرآن و مخالف با روایات متواترۀ صریحه و براهین عقلی است یا دست کم به شکلی بود که زمینه برداشت کج از آن ممکن بود. لذا تذکری اجمالی لازم است.

ادعا شده بود اطاعت و یاری حضرت بقیه الله امام زمان علیه السلام- ، «انتخابی» است.

از این جمله می توان به چند شکل برداشت نمود. اگر برداشت این باشد که خداوند طاعت آن ذات مقدس را بر یکایک مخلوقات واجب نفرموده یا آنرا به شکل اختیاری قرار داده، این برداشت بر خلاف براهین عقلی و آیات قرآن و احادیث متواتره می باشد.

ورقه مذکوره گویا بنام مذهب منتشر شده لذا اگر کسی منابع خاصه را قبول دارد که نصوص در فرض طاعت چهارده معصوم (علیهم السلام) فوق تواتر و روشن است و قابل تاویل و توجیه به معنایی دیگر نیست و از بیّنات آن و بدیهی که این امر درباره همه معصومین (علیهم السلام) از جمله آخرین حجت الهی عجل الله تعالی فرجه الشریف- می باشد. از حدیث غدیر که در آن پیامبر -صلی الله علیه و آله- طاعت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و امامان بعد تا حضرت بقیه الله المهدی (سلام الله علیهم) را بر همه مسلمین واجب قرار دادند تا دیگر احادیث و... .

البته واضح است قبول این امر از سوی مسلمین ، لزوماً به این معنی نیست که یکایک آن ها در این زمان، به اوامر آن ذوات مقدسه دسترسی یا آگاهی دارند، بلکه قبول طاعت، یک بخش است و بخش دیگر، امتحان عملی در عرصۀ مواجهه با اوامر و نواهی ایشان است. در مقام اول، لازم نیست حتما فرد اکنون با آن حضرت یا امر یا نهی خاصّی از ایشان مواجه باشد... لذا محروم بودن از فیض دیدار ایشان در این روزگار غیبت، مانع از قبول لوازم عقیده به امامت آن حضرت نیست از جمله مفترض الطاعه دانستن آن حضرت ( عجل الله تعالی فرجه الشریف). و سپس آنچه از لوازم این عقیده، در این شرائط لازم است... که در این قسمت، برای غیر فقیه، تقلید از فقیه دارای شرائط مطرح است.

اگر هم ناشرین این کج فکری ها از سایر مذاهب هستند، قبلاً در پاسخ به اهل تسنن و وهابیت، با استناد به منابع خودشان جواب داده شد، مثلاً با استناد به منابع اهل تسنن و قدری که از روایت غدیر نقل کرده اند و سایر روایات منابع عامّه در کنار آیات قرآن، روشن شد که خداوند، طاعت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله- را بر یکایک مسلمین واجب فرموده و آن حضرت هم در نصوصی چون غدیر و سایر مدارک متواتره، طاعت اهل بیت معصومین علیهم السلام را واجب فرمودند چه لازمه اش باشد (مثل آنچه دلالت بر عصمت یا اعلمیت ایشان دارد) یا آنچه صراحت در فرض طاعت دارد - که بخصوص در مورد فرض طاعت امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب صلوات الله علیه- مدارکی ذکر شد و با روشن شدن این مقصد، طاعت یک یک دوازده امام ثابت شد. از دو جهت، هم ادله ای که طاعت همه ی بیت عصمت علیهم السلام- را ثابت نمود که بدیهی است آخرین حجّت الهی عجل الله له الفرج- از آن جدا نیستند،  و هم ادله ای که فرض طاعت اولین امام بعد از پیامبر ، امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب صلوات الله علیه را بیان نمود و از این راه، فرض طاعت هر امام از امام قبلی صادر شده است تا آخرین شان ، حجت غائب این زمان حضرت بقیه الله المهدی بن الحسن العسکری صلوات الله علیهم.

بلکه در پاسخ به تسنن و وهابیت نوشتم از ایاتی از قرآن مانند «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً (80نساء) » و دیگر ادله استفاده می شود که اطاعت از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله- ، همان اطاعت از خداست، نه اینکه دو اطاعت جدا باشد، بلکه کسیکه از پیامبر صلی الله علیه و آله- اطاعت کند، اطاعت از خدا را انجام داده. البته واضح است در عقیده صحیح، این به معنی هم ذات بودن پیامبر و خلفای معصوم ایشان صلی الله علیهم- با خداوند نیست. لذا با اینکه ایشان، مخلوقات برگزیدۀ خدا هستند، نه ذات خدا، امّا با «اطاعت از ایشان»، «اطاعت از خداوند»، انجام شده است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله- هم در غدیر و دیگر نصوص، طاعت از جانشینان معصوم شان را مفترض و واجب دانستند.

همچنین در پاسخ به اهل تسنن اشاره ای شد به سایر ادله که دلالت روشن دارند بر اولویت این امر ولایت و حاکمیّتِ آن بر سایر احکام دین.

اما آن برگه که منتشر شده بود؛ چند جمله غلط یا غیردقیق دیگر هم روی آن دیدم که فعلا مجال طرح نیست.

شیعیان باید در این روزگار پرفتنه غیبت حضرت ولیّ امر عجل الله تعالی فرجه الشریف- و غلبه ی جهل، بسیار مراقب باشند که دین شان، فکر و عقیده شان را از چه منبعی می گیرند؟ «فلینظر الانسان الی طعامه» ، چنانکه در روایات مربوطه نیز پیشگویی شده، سوء استفاده از عناوین دینی بعنوان ابزار در این روزگار زیادست و افرادی که بعضاً تکّه هایی از دین را آموخته اند و با سلایق یا اغراض منحرف خود می آمیزند، در این روزگار بسیارند.

مطالب مهم و حساس را سبک می شمارند و بدون وقت گذاری و یادگرفتن، سلیقه بافی می کنند. اما در مطالب بی ارزش حفظ مقام و منصب هر کس و ناکس، همه چیز را فدا می کنند...

اگر به پاسخ های صدها سال استدلال علما بر مخالفین شیعه، مراجعۀ مختصری داشتند این نوشته های سبک را منتشر نمی کردند.

اما اگر مراد از «انتخابی» بودن، وجه دیگری است؛

می دانیم اصل هدایت الهی و راهنمایی از سوی اولیاء دین علیهم السلام- از زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله- تا امامان معصوم بعد سلام الله علیهم- ، ایشان، مخاطبین را هدایت و ارشاد فرموده اند اما مخاطب می توانست به اختیار خودش حق را بپذیرد یا انکار نماید. این مطلب از اصول و پایه های اسلام مانند توحید و معاد و نبوت و امامت واقع بود که تا مخاطب، حقایق اصلی دین را نمی پذیرفت، اصلا نوبت به اعمال و فروعات نمی رسید. پس قبول سایر امور و فروعات عملی دین (که تقلید از فقها یکی از بخشهای مربوط به آن محسوب شده که جهت طریقی دارد و موضوعیتی هم ندارد)، بعد از قبول امر اصلی بود. عقل هم گواهی به صحت این مسیر می دهد که باید معرفت مطاع، و لزوم طاعتش پذیرفته شود تا بعد در هر امری از او اطاعت شود...

آیه شریفه می فرماید «لا اکراه فی الدین»، از این ایه ممکن است چند جور برداشت شود که یقیناً بعضی از آن غلط هستند. اینکه قبول دین حق و آمدن به راه حق، به اختیار خود انسانهای عاقل است، این بدان معنی نیست که حق بودنِ حق، و باطل بودنِ باطل، هم به اختیار مردم سپرده شده باشد.

مثلاً صاحب دین بفرماید نماز به این شکل، برای سعادت لازم است. در جای دیگر فرموده پذیرش حق، اختیاری است نه با اکراه. پس فرد بعد از اینکه فهمید برای سعادت یا نجات از عذاب و...، باید نماز بخواند، حالا در این دنیا که فرصت امتحان است و هنوز دار نتیجۀ آخرت نرسیده است-  می تواند نماز بخواند یا نخواند. لذا اینکه اختیاری است نه با اکراه، در این مقام، به این معنی نیست که چه نماز بخواند چه نخواند اهل سعادت خواهد بود!! که خلاف آیات و فرمایش صاحب دین است. بلکه به این معنی است که صاحب دین، راه صحیح را به مخاطب نشان می دهد و آنگاه مخاطب می تواند با اختیار به راه سعادت ابدی بیاید یا با انتخاب غلطِ خودش، به راه شقاوت ابدی برود. لذا عباراتی چون «لا اکراه فی الدین، قد تبیّن الرشد من الغیّ...» یا عبارات مشابه، باید در کنار سایر آیات و روایات دیده شود نه تنها. پس اگر مخاطب بعد از اینکه راه درست را فهمید، با اختیار خودش از آن سرپیچی نمود، نمی تواند به آیه مذکور استناد کند و لذا یقیناً مستحق عقوبت است و به راه شقاوت رفته نه راه سعادت. اساسا عقوبت او در آخرت، به همین خاطر است که با اختیار خودش رفته نه با اکراه یا اضطرار. و اگرنه مستحق عقوبت نبود.

و تمام آنچه اینجا گفتیم مثالهایی بود در فروعات عملیه و برای رفع شبهه مذکوره. لذا این عباراتی که بکار بردیم برای همین قسمت از بحث است نه اینکه باز آنرا به جای دیگری از مباحث دینی بکشانند و سوء استفاده کنند.

این توضیح کوتاه را به پایان می بریم با عبارتی از زیارت آل یاسین که خطاب به حضرت بقیه الله امام زمان سلام الله علیه و عجل الله له الفرج- عرض می شود :

« ... شقی من خالفکم و سعد من اطاعکم...» ، هر کس از شما چهارده معصوم مخالفت نمود، شقاوتمند شد و هر کس شما را اطاعت کرد، سعادتمند شد.

 البته باز اختیار با خود افراد است که به راه سعادت بیایند یا شقاوتمند شوند.

والحمد لله الذی هدانا لهاذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدانا الله

و السلام علی من اتبع الهدی امیرحسن طهرانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۳۹
امیر طهرانی

سیدتنا رقیه

شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۳۶ ب.ظ

السلام علیک یا بنت ابی عبد الله

یا رقیه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۳۶
امیر طهرانی

سالروز ولادت منجی جهان حضرت بقیه الله

يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۳۵ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۳۵
امیر طهرانی

ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام

شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۴ ب.ظ

السلام علیک یابن ابی عبد الله

علی الاکبر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۳۴
امیر طهرانی

خرافات احمد الحسن

چهارشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۶:۴۶ ب.ظ

 

 

شخصی ناشناخته و فاقد دانش دینی ادعاهایی غیرعقلانی درباره نیابت از طرف حضرت بقیه الله ولی عصر صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف- نموده که خلاف آیات قرآن و خلاف احادیث عترت معصومین علیهم السلام- است، اگر کسی از نامبرده شبهه ای دارد ارسال کند جواب دهیم.

از ویژگی های نامبرده و اطرافیان گول خورده اش این موارد می باشد:

1)      کتابهایی منسوب به اوست مشتمل بر مطالبی بر خلاف صریح تعالیم قرآن وعترت معصومین علیهم السلام که نشاندهنده ی بیگانگی نامبرده با علوم دینی می باشد.

2)       ادعای بیعت با غیر امام معصوم عجل الله تعالی فرجه الشریف- ، که خلاف عقل و خلاف قرآن و خلاف تعالیم معصومین علیهم السلام- می باشد.

3)      نامبرده ادعایی دارد که گویی چند سالی است ظهورش واقع شده، اما هنوز نه از ظهور منجی جهان خبری هست نه حوادث پی آن. ضعف عقل و قوای ادراکی در نامبرده به حدی رسیده که بعد از ظلمها و جنایات فراوان، هنوز از محیط اطرافش نتوانسته خارج شود! این در حالیست که چند سالی است ادعای ظهور دارد!! طرفدارانش هم گویا از کوچکترین بحث و گفتگوی علمی فراری هستند!!

بعنوان نمونه اطرافیان وی اینقدر نفهمیده اند که ادعای تواتر باید منتهی به معصوم شود نه غیر معصوم. وقتی هم خود مدعی حضور دارد، اصلا طرح ادعای تواتر لغو است چون باید برهان بیّن بیاورد.

اگر با این طایفه مواجه شدید آنها را به سوی «تیمارستان روانی» راهنمایی کنید.

مطلبی هم اگر دارند بسم الله.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۴۶
امیر طهرانی