مذهب شناسی

بررسی و نقد ادیان و مذاهب

مذهب شناسی

بررسی و نقد ادیان و مذاهب

بایگانی

۱۰ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

السلام علیک یا بنت ابی عبد الله یا رقیه

يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۵۰ ب.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۲۱:۵۰
امیر طهرانی

عرفان کیهانی؛ مزخرفی دیگر

يكشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۴۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 یکی دیگر از عرفانهای کاذب؛


مطلبی شنیده شد دربارۀ یک گروه دیگر از مدعیان کاذب عرفان بعنوان «حلقه های کیهانی» از شخصی ناشناخته و فاقد شعور بنام طاهری، ولی تاجائیکه که نگاه کردم آنقدر دور از وادی و بیراهه بود که اصلا ارزش تفصیل ندارد. اگر کسی هست که واقعا از چنین مطالب ضعیفی احساس خطر کرده، اشکال را مطرح کند که جواب دهم.

 آنچه در نقد مکاتب و مذاهب باطله به طور اساسی قبلا ذکر کردیم، برای جلوگیری از همۀ این قبیل ادّعاها نیز کافیست.

دین و مذهب ما، بر اساس معرفت و بصیرت و فهم و روشنایی است. انسان عاقل، خودش را تحت آزمایش و ادعاهای هر کس و ناکسی قرار نمی دهد.

ساختن روش هایی مشابه آنچه این قبیل فرقه های پوچ و توخالی، ادعا دارند، از هر کس و ناکسی بر می آید! پس انسان عاقل می فهمد که چنین ادعاهای بدون برهانی، دکّانهایی است برای سوء استفاده از مردم ...

عاقل می فهمد باید از این یکبار فرصت زندگی در این دنیا، بطور صحیح استفاده کند و نباید زندگی اش را در اختیار یک انسان مدّعی غیر معصومین- قرار دهد که در اینصورت هم در این دنیا خسارت می بیند و هم در آخرت مورد عقوبت و پشیمانی خواهد بود.

شیعه فقط سرسپردۀ چهارده معصوم علیهم السلام- است و سراغ این و آن نمی رود. اگر هم پای صحبت یک عالِم و فقیه می نشینیم، به این خاطر است که دانش خود را از معارف و احادیث معصومین علیهم السلام- حاصل کرده و دلیل داریم... لذا بعد از عقاید حقه - که تقلیدی نیست- در فروعات عملیه از فقیه دارای شرائط تبعیت می شود.

کما اینکه قبلا متذکر شدیم در این روزگار غیبت حضرت ولی امر عجل الله تعالی فرجه الشریف- پیدا شدن دکّانهای کاذب برای گمراه کردن افراد چه در لباس دین، چه غیر آن- در روایات پیشگویی شده و امروز مشاهده می شود. مؤمن باید با التجا به آستان حضرت بقیۀ الله ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء- در راه کسب دانش و معارف دینی از منبع مورد اعتماد قرار گیرد تا از هر ادّعایی اثر نپذیرد.

بعضی از روایاتی که قبلا نیز ذکر شد:

...مولانا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب - علیه السلام- در روایت وصیت به کمیل، فرمود: ...یَا کُمَیْلُ مَا مِنْ حَرَکَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَةٍ یَا کُمَیْلُ إِذَا أَکَلْتَ الطَّعَامَ فَسَمِّ بِاسْمِ اللَّهِ الَّذِی لَا یَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ دَاءٌ وَ هُوَ الشِّفَاءُ مِنْ جَمِیعِ الْأَدْوَاءِ ...


(بحارالأنوار،74 ، 268، 

ای کمیل! هیچ حرکتی نیست مگر آنکه تو در آن، نیازمند معرفت و شناخت هستی.

ای کمیل! آنگاه که غذا خوری، «بسم الله...» بگو ، که با اسم او ، هیچ دردی ضرری نمی رساند و آن شفائیست از همه ی دردها...

 

و عن أَبَی عَبْدِ اللَّهِ -علیه السلام- یَقُولُ الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَةٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْداً ...

(الکافی  ، 1 ، 43  ، ش1)

در این روایت حضرت امام صادق (سلام الله علیه)  چنین فرمود: عمل کننده بدون بصیرت، مانند سیرکننده بر بیراهه است. هر چه سرعت رفتن را بیشتر کند، دور تر می شود.


...و عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ -علیه السلام- فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ» قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ؟ قَالَ عِلْمُهُ الَّذِی یَأْخُذُهُ عَمَّنْ یَأْخُذُه.
(الکافی     1     49 )

در این روایت ذیل آیه شریفه ای که چنین دارد: «انسان باید به غذایش نگاه کند» ، راوی از حضرت پرسید این غذا چیست؟ حضرت امام باقر العلوم - علیه السلام- فرمود: علم و دانش اش که می گیرد، باید ببیند از چه کسی دانش می گیرد؟. 


... عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ -علیه السلام- قَالَ مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَان.


الکافی - 6 - 434

در این روایت حضرت امام باقر - صلوات الله علیه- فرمود: هر کس به گوینده ای گوش بسپارد، او را پرستیده؛ پس اگر آن گوینده از طرف خدای عز وجل می رساند، پس با گوش فرادادن به سخن او، خدا پرستیده شده.

اما اگر آن گوینده از طرف شیطان می رساند، کسیکه به سخن او گوش بسپارد، شیطان را پرستیده.

و مانند این بیانات نورانی که خاص مذهب شیعه اثنی عشری است که دعوت به عقل و فهم و بصیرت و معرفت می نماید، در روایات مذهب ما بسیار رسیده است...

آنچه در رد عرفانهای کاذب ذکر کردیم، از جمله اینکه نباید بدون فهم از انسانهای عادی چشم بسته تبعیت شود، و مخالفت عقل با این قبیل ادعاها...، در رد این مزخرفات نیز کافی است.

اما اگر کسی از ناحیه چنین مطالب سست و بی ریشه ای احساس خطر نموده، اشکال را مطرح کند که جواب داده شود.


 سلامتی و تعجیل در فرج حضرت بقیه الله صلوات

دو تذکر :
یکم) اینکه گفتیم این مکتب باطل - که در بالا نام برده شد- ارزش وقت گذاری ندارد، از جهت پوچ بودن محتوای آنست، و اینکه عقلا خیلی دور از وادی است، نه اینکه اگر افرادی مشغول به مقابله با آن بوده اند را تخریب کرده باشیم.
دوم) اینکه گفتیم شیعه عقلا از غیر معصومین - علیهم السلام- چشم بسته تبعیت نمی کند، یک امر عقلی است و اصل آن در عقاید می باشد، اما پس از سلامت عقیده، به جهت آنچه از ائمه دین - علیهم السلام- رسیده و نیز دلالت عقل، در محدوده های فروعات از فقیه دارای شرائط، تقلید می شود. لذا همین تقلید دارای دلیل است...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۶ ، ۲۱:۴۵
امیر طهرانی

شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام

سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۵۵ ب.ظ

آجرک الله یا بقیه الله
ایام مصائب عترت معصومین و بیت سیدالشهداء علیهم السلام





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۶ ، ۱۳:۵۵
امیر طهرانی

نقشه عرفان های کاذب و مسئله خشونت در اسلام

سه شنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۴۶ ب.ظ

نقشۀ عرفانهای کاذب و مسئلۀ خشونت در اسلام

چه کسانی اسلام را خشن جلوه داده اند؟

اتّهام خشونت در دین: بجا یا بیجا؟

در این نوشتار به عناوینی چون ظلم و خشونت و بعضی تهمتهای سایر مکاتب به دین و مذهب اشاره ای می شود. هر یک از عناوین فوق، در فرصت دیگر مورد بیان کاملتر شناختی قرار گرفت و نمونه های فراوان مدارک آن ذیل عناوین اصلی این مبحث مانند عدل الهی را با برهان عقل فطری و نقل مسلّم و ذکر مدارک در جای خود بیان کردیم که ریشه های علمی این مقوله را نشان داد. امّا چون در این روزگار، تهمت زدنهای نحله های فکری مختلف به یکدیگر رواج دارد، در اینجا فقط اشاره ای کوتاه می شود که مانعی از  تلاش های بیجای منحرفین باشد.

چه کسانی اسلام را بدنام و خشن جلوه داده اند؟

یکم : غاصبین خلافت که حق الهی عترت معصومین علیهم السلام- را غصب کردند و مخلوقات برگزیدۀ خداوند که همۀ دین و دنیا و آخرت به برکت ایشان است را کشته اند و حکومتشان را از حجّتهای الهی مهمتر می دانستند. ( که ذرّه ای از همین یک جنایت قابل قیاس نیست با تمام اهل آسمانها و زمین و...)

در کنار این ظالمین، دشمنان خارج از دعوی اسلام مانند یهود و... نیز، تلاشی برای خشونت نمایی دربارۀ اسلام داشته اند. که البتّه، ظلم ظالمین مدّعی اسلام که واقعاً هم ظلم و جنایت بوده- زمینه را فراهم کرده تا دشمنان خارج از اسلام بهانه هایی برای تخریب چهرۀ دین داشته باشند...

دوم: مدّعیان خلافت اسلامی غیر معصومین- در طول تاریخ تا به امروز که هزاران شیعه را برای ریاست دنیا به کشتن داده اند، مانند داعش و صدام و دیگر سلاطین که بنام اسلام زمینۀ کشتار مؤمنین را فراهم کرده اند...

سوم: مدّعیان فلسفه و عرفانهای متظاهر به اسلام ...؛ که همه چیز حتی ظالمین و عاملین کشتار جمعی- را به خدا نسبت می دهند...

این عدّه که در بالا نام بردیم،

نمونه های اصلی هستند که باعث خشن جلوه دادنِ اسلام گشته اند.

امّا اگر یک انسان حق جو می خواهد واقعاً دین اسلام را بشناسند، باید این دین را از سرچشمۀ آن بشناسد یعنی پیامبر نورانی اسلام صلی الله علیه و آله- و عترت معصومین علیهم السلام- چرا که عاقل می فهمد جنایات مدّعیان اسلام که واقعاً هم جنایت بوده را نباید به حساب اصل دین اسلام گذاشت.

سرچشمۀ دین ما در یک نمونه- چنین بود:

عن امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب - علیه السلام- :

...وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ...

(نهج ‏البلاغة ، ص 346)

... قسم به خداوند اگر اقالیم هفتگانه را با آنچه زیر افلاک است به من بدهند که خداوند را معصیت کنم

در اینکه یک پوست جوی را از مورچه ای بگیرم، هرگز چنین نمی کنم...

این همان کسیست که درِ خیبر که چندین مرد جنگی به زحمت جابجا می کردند- را از جا در آورد...

***

حال اگر از سایر ادیان، خواستند به این دین طعن بزنند ؛

در جواب لازم نیست دین حق را تحریف کنیم بلکه باید حقیقت دین را شناخت... البتّه مبلّغ دین، باید مراعات حال مخاطب و مراتب مخاطبین را در نظر داشته باشد.

امّا نمونه هایی از دین خودشان:

یکم: نمونه ای از خشونت در یهودیّت امروزی که نسبت به اصل دین حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) تحریف شده-

در کتب تورات و عهد عتیق فعلی (که مرجع دین یهود می باشد و نصاری نیز آن را مقدّس می شمارند و ما آنرا تحریف شده می دانیم) نمونه های فراوانی دیده می شود که به پیامبران معصوم الهی (مثل حضرت موسی بن عمران و دیگر انبیاء و اولیاء الهی - علی نبینا و آله و علیهم السلام- ...) کشتارهای وحشیانه و ظالمانه نسبت داده اند.

مثلاً : دربارۀ حضرت یوشع چنین رفتاری را گزارش کرده اند که نعوذ بالله- نه تنها، مردان و زنان و اطفال، بلکه گاو و گوسفندها را هم سر برید و شهر را به آتش کشیده: «... و قوم یعنی هر کس پیش روی خود به شهر بر آمد و شهر را گرفتند. و هر آنچه در شهر بود از مرد و زن و جوان و حتّی گاو و گوسفند و الاغ را به دم شمشیر هلاک کردند. و شهر را با آنچه در آن بود، به آتش سوزانیدند، لیکن نقره و طلا و ظروف مسین و آهنین را به خزانه خداوند گذاردند» (صحیفه یوشع، باب6، شماره 20 و 21 و 24)

نمونه های متعدد دیگر نیز از تورات فعلی و عهد عتیق (Old Testament) موجود است.

امّا اسلام شیعی می گوید: خداوند و پیامبران معصوم الهی از اندک ظلمی پاک و منزه هستند لذا کتبی که ظلمی به انها نسبت داده، ساختگی می باشد.  (ر.ک: کتاب نقد یهودیت: امیرحسن طهرانی)

دوم، مسیحیّت: نمونه ای از خشونت در دین نصرانیّت امروزی که نسبت به اصل دین حضرت عیسی مسیح بن مریم (علی نبینا و آله و علیهما السلام) تحریف شده- :

در اناجیل رایج و کتب مرجع دین مسیحیان فعلی که تحریف شده و نسبتی به صاحب اصلی این دین ندارد- تهمتهای کثیقی به ساحت مقدّس پیامبران الهی زده شده، نمونۀ بسیار شرم آور آن، مطلبی است که در عهد جدید، (New Testament) دربارۀ نسب حضرت عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السلام- افترا زده اند. تفصیل این مطلب را در کتاب نقد نصرانیت، اشاره کردم، اینجا فقط اشاره ای می شود که عمل قبیحی به ساحت مقدّس حضرت داوود (علی نبینا و آله و علیه السلام) تهمت زده اند که پیامبر معصوم الهی نستجیر بالله  کاگزار خودش را کشته است تا زنِ او را تصرّف کند... . (دوم سموئیل، باب 11 -  2 تا 28)

نمونۀ دیگر: در نصرانیّت تحریف شده، پنداره ای تحریف آمیز به نام «فدا و گناه نخستین» مطرح است (به تفصیلی که در کتاب نقد نصرانیّت آوردم)، که طیّ آن، ضمن تهمت زدن به ساحت پیامبری الهی، تمام فرزندان بشر را مورد غضب و لعن دانسته اند! (رک: رسالۀ پولس به غلاطیان، باب 1 ، شماره 10) .

نمونه های متعدّد دیگر نیز موجود است.

امّا اسلام شیعی می گوید : خداوند و پیامبران معصوم الهی از هر گونه ظلم پاک و منزه هستند. (ر.ک: کتاب نقد نصرانیّت (مسیحیّت) : امیرحسن طهرانی)

 

سوم: نمونه ای از خشونت در مدّعیان خلافت اسلامی غیرمعصومین- :

ابوبکر، عمر را فرستاد که به زور از امیرالمؤمنین علی بیعت بگیرد، و او درحالی به خانۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها) هجوم آورد که برای احراق آن، آتش آورده بود. (از منابع اهل تسنن: انساب الاشراف، 1، 586 و دیگر منابع).

در نوشته های دیگر، با تفصیل بیشتر، ماجرای هجوم ابی بکر و عمر به خانۀ حضرت زهرا سلام الله علیها- و اقدام به ضرب آن بانو و قتل فرزندش را ذکر نمودیم.

این خشونت و ظلم وحشیانه، زمینه ای شد برای آنکه فرزندان معصوم آن بانو، که خلفای الهی و امامان از سوی خدا بودند، مظلوم و شهید، کشته شدند و هزاران شیعه و محبّ آن حضرت، کشته شده یا زیر آوار قرار داده شدند یا تبعید شدند... (بعضی از مدارک آن را از فرق مختلف اسلامی اشاره کردیم.) تا جائیکه اصلا بین مدّعیان اسلام، سنّت شد کشت و کشتار برای سلطه بنام اسلام.

... حضرت فاطمۀ زهرا (علیها السلام که تنها بازماندۀ پیامبر اسلام بود و پیامبر فرموده بود اگر کسی او را اذیّت کند مرا اذیّت کرده) به پشت در خانه آمده و عمر بن الخطاب که از سوی ابوبکر همراه با جمعی آمده بود تا به زور امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را برای بیعت ببرند... چون عمر بن الخطاب دید حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها- ممانعت می نماید و از امیرالمؤمنین دفاع می کند، چنان با لگد به در خانۀ آن حضرت کوبید تا جائیکه فرزند آن حضرت، کشته شد و همین هجوم سبب شهادت آن حضرت گردید. ( از منابع اهل تسنن: میزان الاعتدال، 1، 139 / انساب الاشراف 1 587 /  الامامه و السیاسه 1 13 / و دیگر منابع اهل تسنن که قبلا اشاره شد...)

این یک نمونه برای انسان عاقل کافیست. اما نمونه های فراوانی از ظلم و جنایات وحشیانه غاصبین خلافت در منابع خود آنها آمده است که دامنۀ جنایات وحشیانۀ آنها به ساحت خوبان منتهی نشده بلکه بر دیگران و حتّی در بین خودشان نیز به خشونت مشغول بوده اند. مثلاً:

در زمان عمر بن الخطاب، بچّه اش را بخاطر اینکه لباس های خوبی پوشیده بود و به بهانۀ اینکه او مغرور نشود، آنقدر کتک زد که اطرافیان به تعجّب افتادند...! (منابع اهل تسنن: تاریخ الخلفاء : سیوطی، 142 و...). نامبرده در مورد دیگر دست فرزندش را گاز گرفت. (شرح ابن ابی الحدید، 12 44 ). نامبرده شخص دیگری را به جُرم اینکه چهرۀ زیبایی داشت، به بصره تبعید نمود (شرح ابن ابی الحدید، ج12، ص 27).

نامبرده جمع زیادی را می زد و می کشت و حبس می نمود به این جهت که احادیث پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله- را نقل کرده اند. ( المستدرک علی الصحیحین، 1 110 و نمونه های فراوان دیگر)

از جمله نمونه های ظلمهای آنان، ماجراهای فتح ایران بود که در این راه نیز به نام اسلام، جنایات زیادی انجام دادند. ... ( که تفصیل موارد و مدارک آن در جای خود آمده) . وی علاقۀ زیادی به کشتن انسانها داشت. ( ر.ک صحیح بخاری: کتاب بدءالخلق و... )

و نمونه های بسیار فراوان که در منابع اهل تسنّن موجود است.

 

خشونت در تصوف و عرفانهای کاذب:

محمدحسین طهرانی (ملقّب به علامه) : «... اگر حداد می گفت یک لیوان خون بخور، می خوردم...»

مردم جهت حفاظت از محیط زیست و... باید مراقب این جریانهای آلوده باشند که اسلام را خشن و زشت جلوه داده.

 

امّا حقیقت اسلام : امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب (سلام الله علیه)

یگانه خلیفۀ الهی و امام به حق پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله- که ساحت قدسش از اندک ظلم و آلودگی، منزّه و پاک می باشد و پیامبر اسلام فرمود که هر آنچه او حکم کند حق است و حق همیشه با اوست و او با حق است ...  علی مع الحق و الحق مع علی ، لا تأخذه فی الله لومۀ لائم...  در راه خدا، سرزنش هیچ سرزنش کننده ای او را نگرفت، و همان کسیکه گرگهای عرب و جنایتگران سرکش از مشرکین را نابود نمود، تا دین اسلام به او استوار شد، همین شخص بعد از شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، چون از سوی پیامبر (صلی الله علیهما و آلهما) مأمور به صبر بود، وقتی ظالمین در پیش رویش چنان ظلمی به ساحت گوهر یکتای آفرینش حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها- روا داشتند، در نهایت مظلومیت و غضب، ولی به امر خدا اقدام به هلاک دشمن ننمود...

همین امیرالمؤمنین دربارۀ ظلم درقبال یک مورچه چنین فرمود:

 

...وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ

وَ إِنَّ دُنْیَاکُمْ عِنْدِی لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِی فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا...

(نهج ‏البلاغة ، ص 346)

... قسم به خداوند اگر اقالیم هفتگانه را با آنچه زیر افلاک است به من بدهند که خداوند را معصیت کنم

در اینکه یک پوست جو را از مورچه ای بگیرم، هرگز چنین نمی کنم

و این دنیای شما [یعنی خلافت غیرمعصوم] نزد من از برگی که در دهان یک ملخ است و آنرا می جود،

بی ارزش تر است.

این همان کسیست که درِ خیبر که چندین مرد جنگی به زحمت جابجا می کردند- را به یک حرکت از جا در آورد...

***

همچنین است مسئلۀ لعن و اشکال مشابه؛ اگر کسی از سایر ادیان به لعن اشکال گرفت:

اوّلاً جواب علمی را قبلاً اشاره کردیم با مبانی عقلی و نقل مسلّم و ضمن اینکه در تبلیغ دین، باید مراقب رتبه های مخاطبین بود و مراعات حال آنها را نمود، امّا نباید حقیقت دین را به بهانۀ تبلیغ، تغییر داد، خصوصاً در روزگاری که خیلی حرفها قبلاً علنی شده...

ثانیاً در بحث لعن از جهت ابراز و اعلان، باید شرائط را در نظر داشت، لعن در مذهب ما، از جهت علمی است...  لعن و تبرّی در مذهب شیعه، بخاطر جهات الهی و فطری و علمی و عقلانی میباشد...

ثالثاً همچنانکه غضب نابجا، زشت و بد است، نرمی و عطوفت بیجا هم زشت و بد است. و بالعکس، لذا دین شناسی و حقیقت شناسی لازم است، و اگر نه در همۀ ادیان، نمونه های فراوانی سراغ دارم که هم در جایی ادعای نرمش و عطوفت دارند و هم در جایی غضب و سرسختی دارند. لذا باید حق را شناخت و جایگاه امور دینی را دانست، نه اینکه یک قسمت از دین را گرفت و به تخریب بقیّه مشغول شد.

کسیکه در سراسر زندگی این دنیا، هیچ غضب نداشته باشد و فقط تظاهر به مهربانی بنماید، «بیماری روانی» دارد.

همچنین کسیکه در سراسر این زندگی، فقط غضبناک باشد و هیچجا رأفت نداشته باشد، نیز «بیمار روانی» نام دارد.

 

امّا سایر ادیان:

·        نمونۀ لعن و هلاکت خواهی در یهودیّت فعلی (که نسبت به اصل آن تحریف شده) :

در متن تورات کنونی آمده که خداوند به حضرت موسی (علیه السلام) چنین امر نموده: «... امّا از شهرهای این امّت هایی که یهوه، خدایت، تو را به ملکیّت می دهد، هیچ ذی نفس را زنده مگذار، بلکه ایشان را ، حتّی حتیان و اموریان و کنعانیان و فرِزّیان و حِوّیان و یبوسیان را، چنانکه یهوه، خدایت، تو را امر فرموده، بالکل هلاک ساز» (تورات،سفر تثنیه، 20، شماره 10 تا 17)

امّا اسلام شیعی ساحت پیامبران الهی و ادیان پیشین (قبل از تحریفهایی که در تورات و انجیل کنونی رخ داده) را از تهمت ظلم، پاک و منزّه می شمارد. (کتاب نقد یهودیت: امیرحسن طهرانی)

·        نمونۀ لعن در مسیحیت:

نمونۀ دیگر: در نصرانیّت فعلی (که تحریف شده)، پنداره ای تحریف آمیز به نام «فدا و گناه نخستین» مطرح است (به تفصیلی که در کتاب نقد نصرانیت آوردم)، که طیّ آن، ضمن تهمت زدن به ساحت پیامبری الهی، تمام فرزندان بشر را مورد غضب و لعن دانسته اند! (رک: رساله پولس به غلاطیان، باب 1، شماره 10)

امّا اسلام شیعی می گوید : خداوند و پیامبران معصوم الهی از کوچکترین ظلمی پاک و منزّه هستند. (ر.ک: کتاب نقد نصرانیت (مسیحیت) : امیرحسن طهرانی)

·        نمونۀ سبّ و لعن در اسلام مربوط به غاصبین خلافت:

عامّه نقل کرده اند بعد از جنگ خندق، عمر بن الخطاب مشغول شد به سبّ و ناسزاگویی به جماعتی... (صحیح بخاری، کتاب الصلاه، باب من صلی الناس بالجماعه بعد ذهاب الوقت.)

عمر ، ابی بکر و فرزندش را بارها مورد سبّ و الفاظ زشت مانند «ب... مادر» [ یعنی کسی که مادر ندارد!!]

و «احمق» و... قرار داد. ( شرح ابن ابی الحدید - 2- 28)

ابوبکر به عمر گفت: مادرت به عزایت بنشیند و خدا تو را نابود کند...  (تاریخ الامم و الملوک: 3 212 / الکامل فی التاریخ ابن اثیر:  2 226 و ...)

نمونه های زیادی از منابع اهل تسنن موجود هست که طیّ آن، بعضی از خلفا و بزرگانِ آنها، یکدیگر را مورد لعن یا سب یا شتم قرار داده اند.

که البته از متن همین نقلها مشهود است که این سب و لعن های آنها نسبت به یکدیگر، بر سر دعواهای دنیوی و خشم و غضب های غیرالهی و بجان هم افتادن بوده است.

 

نمونۀ لعن در نحله های فکری مختلف زیاد مشاهده می شود. مثلاً گاه دیده می شود در فریادهای خیابانی، یک ملّت و کشور را تماماً مورد لعن و مرگ قرار می دهند...! یا حتّی جمعی از اهل دین را به جهت بعضی اختلافات فکری مورد لعن و مرگ قرار می دهند بعضا بر سر کم ارزش ترین امور دنیوی-

ملاحظه می شود که سبّ و لعن و تبرّی که گاهی بعنوان بهانه ای برای تخریب مذهب حق گرفته می شود- در سایر ادیان و مذاهب نیز مطرح است. چنانکه احکام دین که در بعضی موارد نرمش دارد و در بعضی موارد سختیِ بیشتری دارد- نیز در همۀ ادیان و مذاهب هست با اشکال و مراتب مختلف- . لذا شناخت دین حقیقی و حقیقت دین و جایگاه واقعی عناوین دینی لازم است. و اگر نه اگر بنا باشد به تخریب بدون ریشۀ معرفتی و علمی، در سایر ادیان نیز گاهی ادعای نرمش و عطوفت هست و هم سختی و هم لعن و... (غیر از مکاتبی که اصلاً آنقدر استحاله شده اند که فقط یک جنبه را گرفته اند که آنجا هم اشکال عقلی بر آنها وارد است، چون به هر حال دارند از سایر مکاتب عملاً برائت می جویند و نمی توانند از محدودیّت ذاتی این دنیا خارج شوند).

و امروز دروغ گفتن با تظاهر به مهربانی و رحمت، در امور دین و دنیا، آنقدر رایج و زیاد شده، که اصلاً مخاطبان عاقل، گولِ ادای ترحّم در آوردن را نمی خورند. لذا کسانیکه با تظاهر به عطوفتِ بیجا می خواهند مردم را به نحلۀ خود دعوت کنند، باید فکر دیگری بردارند! چون این نقشه در این روزگار خیلی تکراری شده و دامنۀ آن به امور اقتصادی و مالی نیز کشیده شده...!!

امّا در دین حقیقی، جلوه های رحمت و سطوت در سیرۀ اولیاء دین در مواضع مختلف، کاملاً مشهود است. در متن قرآن نیز هر دو جنبه هم رحمت، هم لعنت، هم امید، هم خوف ...- دیده می شود.

دینی که ادّعا کند برای همه رحمت است و هیچ غضبی بر هیچ کس در کار نیست، «دین» نیست، کذب محض است. و با عقل در مخالفت است و با سیرۀ تمام انبیاء و اوصیاء و با متن قرآن در تعارض شدید می باشد.

البتّه این دربارۀ اصل برائت است و اگرنه در جهت ابراز و اظهار و اعلان آن، باید تکلیفی که بعضی از فقها (که شرائط را دارا هستند) بیان داشته اند، مراعات شود،... 

حضرت فاطمۀ زهرا سلام الله علیها- در خطبۀ شریفشان، در مقابل مکر و خدعۀ ابی بکر، احتجاج می فرمایند. آن ظالم در مقابل حقیقت دین و بضعۀ الرسول حضرت زهرا صلوات الله علیها و اهل بیتها- ایستاد و در حالیکه آن ظالمین به بیت وحی هجوم آورده اند و برنامۀ قتل امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما و آلهما السلام- را دارند و اموال آن حضرت و فدک و ارث آن حضرت و خلافت را غصب کرده اند و بعد آنکه همۀ جنایات را انجام داده اند، حالا در مقابل صدّیقۀ کبری علیها السلام- ایستاده و به مکر و خدعه، به رحمت و رأفت پیامبر اسلام استناد می کند! حضرت زهرایی که به صریح نصوص نبوی، خدا بخاطر غضبش غضب می فرماید و خدا بخاطر رضایش رضایت دارد. امّا ذات مقدّسۀ حضرت زهرا سلام الله علیها- صریحاً پاسخ داده و فرمودند که پدرم هرگز از کتاب خدا رویگردان نبود که تو در مقابل عترتِ او، به رأفت و رحمتِ او استناد کنی...! و صریحاً از او برائت جستند.

لذا این هم از دیگر نمادهای مظلومیّت ائمّه دین -علیهم السلام- بخصوص حجّت غائب خداوند عجل الله تعالی فرجه می باشد که دیگران که همۀ کارهایشان را انجام داده اند و فریادهای لعن بر یکدیگر سر می دهند آنهم بخاطر مسائل کم ارزش دنیوی- ، اما اگر کسی از بنیانهای اصلی ظلم در جهان آفرینش برائت جوید حتّی در مقام عقیده و بیان-، مورد اتّهام خشونت یا ... واقع می شود.

 


کلید واژه: بدنام کردن اسلام، خشونت در اسلام، غیرمعصوم، خون آشام، حرامخوری، معصیت خدا، ظلم، عرفان تصوّف، دروغ، غاصبین خلافت، غیرمعصوم.


و صلّی الله علی سیّدنا محمّد و آله المعصومین و عجّل الله تعالی فرج ولیّه الشریف و لعن الله اعدائهم اجمعین.




هر کس که نیست منتظر مصلح جهان

باشد شریک جرم تمام ستمگران

تعداد ذرّه ذرّۀ عالم در این جهان

الغوث و العجل یا صاحب الزمان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۶ ، ۱۳:۴۶
امیر طهرانی

فرازی از زیارت اربعین

دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۲۳ ق.ظ

 

 

فرازی از زیارت اربعین

 

لزوم برائت از قتلۀ حضرت امام حسین – سلام الله علیه- در عاشورا و کربلا، و عداوت با آنها روشن تر از خورشید است، اما گذشته از آنها، همۀ کسانیکه در سالها و قرنهای بعد به این دنیا آمده اند و ماجرای ظلم در عاشورا را شنیدند و به آن رضایت دادند و به جریان ظلم در عاشورا راضی بوده و هستند نیز مورد لعن و نفرین قرار دارند.

در فرازی از زیارت اربعین سیّدالشهداء – سلام الله علیه- چنین عرضه می داریم:

...فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِه‏...

(التهذیب‏،6 ، 113) 

...پس خداوند لعنت فرماید کسانی را که تو را کشتند و لعنت فرماید کسانی را که تو را ظلم نمودند و خداوند لعنت فرماید امّتی را که این ماجرا را شنید و به آن رضایت داد...

که مشابه آن در نصوص فراوان هست...

و این یکی از جلوه های رأفت و رحمت دین اسلام برای اهل ایمان است، که کسانی را لعن کنیم که سبب بدبختی بشریّت شده اند و با تنها راه نجات و هدایت امّت، به جنگ برخاستند یا به این جنایات راضی هستند. لعن کردن آنها، سبب رشد و کمال می باشد. از کسانیکه اساس ظلم بر عترت را بنیان گذاشتند تا آنها که در کربلا به ظلم بر حجّت خدا پرداختند تا آنها که در زمانهای بعد به آن جنایات رضایت داده اند و کسانیکه چنان رفتار وحشیانه و ظالمانه ای را در قبال سایر ائمّه – علیهم السلام- و شیعیانشان در پیش گرفتند... لعنهم الله اجمعین.  البته با مراعات شرائط از جهت ابراز.

سلامتی و تعجیل در فرج حضرت بقیّۀ الله صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۶ ، ۰۹:۲۳
امیر طهرانی

آموزش مهارتهای ساده جهت مدعیان عرفان

دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۹ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


چندی پیش مطلبی بعنوان «نا فهم تر از گاو» نوشته شد، که در آن مبانی فکریِ یک صوفی بنام آملی، در تمجید از گوساله پرستی را با زبان ساده – گروه سن الف- و تصویر رنگی مورد نقد قرار دادیم و امید داشتیم که به جهت سادگی و صراحت بیان، مدعیان عرفان با عناوینی مانند علامه یا... از عهده درک مطلب برآیند.

مطلب قبلی در این آدرس نمایش داده شد:

 اینجا

امّا گویا بعضا احساس سنگینی نموده لذا نیاز به کمک در آموزش مهارتهای ساده دارند...در اینجا برای کمک کردن به مدعیان عرفان جهت درک و هضم مطلب، مطلب را یک پلّه ساده تر و با تصویر روشن تر بیان می کنیم، امید آنکه برای فهم کافی باشد تا نیاز به اقدامات دیگر نباشد؛

تصویر جدید:

این تصویر نمایشگر یک کودک خرد سال است (که با آمریکا هیچ رابطه ای ندارد) :

من می توانم با دستانم طرف بالا را نشان دهم:

 

 

 

 

من می توانم با دستانم طرف پائین را نشان دهم:

 


 

من می فهمم اگر حرف زشت یا دروغ گفتم، باید از خجالت سرم را پائین بیاندازم نه اینکه بالا را نگاه کنم...

کلید واژه: نقد گوساله پرستی، آملی، آموزش، مهارتهای زندگی، نوباوگان.

برای استفاده ذکر منبع لازم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۶ ، ۰۹:۱۹
امیر طهرانی

کفن های دارای اسماء متبرّکه

شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۶:۱۵ ب.ظ

تذکّری دربارۀ کفن های دارای اسماء متبرّکه؛

ورود به قبر و سفر آخرت، مسیریست که دیر یا زود بر خوانندۀ این سطور نیز فرا خواهد رسید... این سفر، سببی مهم برای تذکّر به حقایق دین و لزوم آمدن به آستان تعالیم معصومین علیهم السلام- و رهاکردن غفلتهاست. در سخنان قرآن و عترت معصومین نیز، یاد مرگ، جایگاهی ویژه دارد و از نشانه های برتری مذهب ما نسبت به سایر مذاهب و ادیان، چاره اندیشی و راهنمایی برای آمادگی در مواجه شدن با این حادثۀ حتمی می باشد... امّا اینجا بنا بر ورود به سایر مباحث و حواشی آن نیست و فقط تذکّری عرض می شود.

گاه شنیده می شود افراد برای بهره بردن از برکات ادعیه و زیارات و...، اقدام به خرید کفن هایی می کنند که روی آن زیارات شریفه یا ادعیه و ... نوشته شده و وصیّت دارند که برای دفنشان از آن استفاده شود...

از راههایی که هم از برکات مورد نظر استفاده شود و هم حرمت اسماء متبرّکه روی کفن که قرار است بدن میّت را در بر گیرد- رعایت شده باشد، آنست که همان سه قطعه رایج کفن معمولی کفن های بدون ادعیه و...- را تهییه کنند که بعد از مرگ از آن استفاده شود، امّا اگر کفن دارای زیارت یا ... بعنوان تبرّک تهییه شده، وصیّت کنند که هنگام دفن، آن را تا کرده و مثلاً روی سینۀ میّت یا بالای سر او یا... قرار دهند.

یک برگ دستمال کاغذی به ارزش فوق العاده ؛

از جمله اشیاء ارزشمند که گاه غفلتاً متروک می شود- دستمال کاغذی هایی است که در مجالس روضه و ذکر مصیبت سیّدالشهداء و اهل البیت علیهم السلام-، مؤمنین با آنها اشکهایشان را پاک می کنند. نقل است مرحوم آیت ا... مرعشی نجفی ره دستمال مخصوصی برای این کار داشت و وصیّت کرده بود که هنگام دفن روی سینه ایشان قرار داده شود.

سلامتی و تعجیل در فرج حضرت بقیه الله صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۱۸:۱۵
امیر طهرانی

استفاده از بیانات آیت ا... وحید خراسانی

پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ق.ظ

استفاده از بیانات آیت ا... حاج شیخ حسین وحید خراسانی

درباره حضرت امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب سلام الله علیه


اینجا



این وبلاگ از طرف دفتر آیت ا... وحید خراسانی - دام ظله- نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۶ ، ۱۰:۴۵
امیر طهرانی

فرمایش سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا

چهارشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۶ ، ۱۰:۱۹
امیر طهرانی

جنبش های جانوران زنده!

دوشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۰ ق.ظ

 

جنبش های جانوران زنده

پاسخی به مقاله انجمنهای دین داران مرده

 

اولا)ادعای انتساب به انجمن خاصی را ندارم گرچه با جمعی از کسانیکه مورد این قبیل اتهامات هستند، دوستی دارم... به هر حال برای بحث علمی و عقلی  نیازی به بررسی برچسب ها نیست بلکه می توان خود مباحث را بررسی نمود... بشرطیکه تعصبهای مانع از فهم کنار گذاشته شود.

ثانیا)

متن پاسخ به علم-و-دین-پاسخی-کوتاه-به-تجربه-گرایی-مادیگرایانه

روی صفحه من موجود است.

متن انجمنهای دین داران مرده

نیز در صفحه تسنیم موجود است.

خواننده عاقل می تواند بخواند و ببیند در کدامیک استدلال و برهان آمده

و در کدامیک صفحه ای پر شده از «ایسم» بدون اینکه نویسنده و گوینده چندان چیزی عایدشان شود! و عجب آنکه مدرکی هم ارائه نشده!

 کار چندان دشواری نیست چیدن تعدادی «ایسم» بدون ورود به محتوا.

ثالثا)

 عبارات نویسنده مقاله گویا جهت استدلالی ندارد و صرفا برنامه تکرار شعارهای خیابانی است (که البته معلوم نشده شعار بدون استدلال در محیطهایی که نام «علم و دانش» را یدک می کشند، چه می کند!؟)

 

رابعا)

در میان متن نویسنده -که در فرصت کوتاه فعلی صرفا نگاه اجمالی داشتم-،  بعضی مطالب اصلا ناظر به بعضی از آنچه طرح شده نیست.

گرچه تکرار شخصیت پرستی ها - بعضا کسانیکه در اصل اسلامشان تردید هست- دردشان را درمان نکرده است. و در همین خاور میانه نه چندان دور، افراد زیادی هستند که به سبب بعضی خونریزی ها و... از مدعیان اسلام گریزان شده اند. نشان می دهد که داد و فریاد، مشکلات دیگر را مخفی نمی کند!

همچنین با «کمیت نگری» محض در تبلیغ دین، مخالفیم و کیفیت دین برای عاقل مهم تر است. کما اینکه در روایت دارد که «خوارج» که پس از چند سالی زیاد شده بودند، محصول فتوحات بی رویه در اسلام دانسته شده اند. تفصیل این مقوله که فتوحات به ظاهر اسلامی و بدون محتوای صحیح، نتیجه نهایی مطلوبی ندارد را در پاسخ به وهابیت قبلا نوشتم... در قرآن و روایات نیز بسیار فراوان آمده ...

لذا بار دیگر پاسخ دادن های کمی در قبال مسائل کیفی، را نادرست می دانم و بنظرم سایر عقلا هم همین را بگویند. مثلا اگر اندک رجوعی به مباحث شناختی و محتوایی علم و دین داشتند، شاید متوجه می شدند که مطالب ما در جواب به چه مباحثی عنوان شده و اصلا جهت کمی مورد نظر نیست، بلکه مسئله «شناخت» مورد نظر است که هم در فلسفه علم، باب مشهوری است و هم در فلسفه صدرایی. لذا باز معلوم نیست افراد که در ارائه جواب شتاب می کنند، چرا صورت مسئله را تغییر می دهند؟!

دو سطر مقاله نوشتن همراه با فهمیدن، بهتر است از چند سطر «ایسم» ردیف کردنی که نه به محور سخن ارتباطی دارد نه مشکلی را حل می کند.

در هر حال اگر بحث علمی در کار باشد مانعی برای گفتگو نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۶ ، ۱۰:۲۰
امیر طهرانی