نافهم تر از «گاو» !

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

عنوان : نافهم تر از «گاو» !!

 

هیچ فکر کرده ایم چرا غالب گاوها سر به زیر هستند و سرشان را پائین انداخته اند؟!

گاو سر به زیر

گاو با سر پائین انداخته

آیا نمی شد این گاو و گوساله ها هنگام ایستادن یا راه رفتن سرش بالا باشد؟!

 

 

مثل زرّافه یا آهو یا بعضی چهارپایان که سرشان را بالا میگیرند :

آهو با سر بالا

زرافه

 

تصاویری از انواع این چهارپا از قرون باستان نیز دیده شده که در آن، این حیوان  سرش را بالا گرفته، بعضی از انواع این چهارپا نیز هستند که سر به زیر نیستند،

شبیه آهو یا گوزن یا ... که سر را بالا می گیرند.

پس چرا این گاوهای امروزی، سرشان را پائین انداخته اند؟

 

 

روایتی از حضرت امام رضا -علیه السلام- از پدرانشان از امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب –علیهم السلام-وارد شده که حکمت این امر را بیان نموده :

علل‏ الشرائع، بسنده عن مولانا علی بن موسى الرضا عن أبیه عن آبائه عن علی بن أبی طالب –علیهم السلام- أنه سأله رجل من أهل الشام عن مسائل فکان فیما سأله عن الثور ما باله غاض طرفه لایرفع رأسه إلى السماء؟

 

قال: حیاءً من الله عز و جل لما عبد قوم موسى العجل نکس رأسه...

 

(العلل‏، 2، 494 - همان ، 593 - العیون‏، 1،241 و بحارالانوار)

 

در این روایت آمده، مرد شامی از مولی الموحّدین امیرالمؤمنین علیّ بن ابی طالب – علیه السلام- پرسید چرا این گاو و گوساله ها چشمشان را پائین انداخته اند و سرشان را به طرف آسمان بلند نمی کنند؟!

 

امیرالمؤمنین علی – علیه السلام- فرمود: به خاطر حیاء و شرم از خداوند عزّوجل، از زمانی که قوم موسی،

 

گوساله را پرستیدند، این گاوها از این به بعد سرشان را پائین انداختند...

 

 

 

آری، حضرت موسی – علی نبیّنا و آله و علیه السلام- وقتی به امر الهی بنا شد مدّتی به میقات خداوند برود و در این مدّت حضرت هارون – علیه السلام- را به خلافت نهاده بود، به حکمتی الهی، غیبت حضرت موسی مدّتی طولانی شد، و این یک امتحان الهی برای قوم نیز بود. در این ماجرا – که در قرآن آمده- آن قوم با اینکه بارها معجزات حضرت موسی -علیه السلام- را دیده بودند و صدق دعوت او را شناخته بودند، با طولانی شدن مدّت غیبت حجّت خدا، تحت تأثیر وساوس شیطان – علیه اللعنه- و خدعه یک فرد منحرف بنام سامری، کم کم از خداپرستی روی برتافتند و بجای انتظار فرمان حضرت موسی، به بت پرستی پرداختند و ساخته ی دست سامری – علیه اللعنه- را پرستیدند که مجسّمه ای بود به شکل گوساله، که با یک حیله از آن صدای خاصّی خارج می شد تا مردم خیال کنند چیز خاصّی است و مثلاً قدرتی در کار هست!

 

با اینکه حضرت موسی با آنها عهد کرده بود بر دعوت به یکتا پرستی و پیروی از حضرت هارون باقی بمانند، امّا با حیله سامری

و شیطان، از خداپرستی و توحید روی برتافتند و این گوساله را به سان یک «بُت» پرستیدند. در این میان حضرت هارون با اینکه در دعوت قوم و نهی آنها از این شرک تلاش نمود، مظلوم و مطرود واقع شد تا جائی که نزدیک بود وی را بکشند... وقتی حضرت موسی – علیه السلام- از وعده گاه بازگشت و دید هارون مظلوم واقع گشته و قوم دوباره به بت پرستی و شرک برگشته اند، غضبناک شد و ... تا جائی که آن گوساله را سوزانید و از  بین برد... حکایت این واقعه در قرآن آمده (سوره طه و اعراف) و روایاتی از ائمّه معصومین – علیهم السلام- نیز ذیل آن بیان شده که اینجا وارد تفصیل آن نمی شوم...

 

آری! این حیوان که پیش از این ماجرا، سرش بالا بوده است - شبیه آهو- ، امّا بخاطر اینکه سامری لعین، وسیله ی «بت» پرستی را به شکل یک «عجل:گوساله» ساخت، پس از این، این حیوان – یعنی این گاوهای واقعی- از شرم و خجالت در پیشگاه خداوند، سرشان را پائین انداختند و تا به امروز، این گاوها سر به زیر هستند. تازه گاوها خودشان مبدع بدعت نبودند و صرفاً از خجالت و شرمساری اینکه آن بت به شکل گاو بوده، سر را پائین انداخته اند!

 

و امّا امروز؛ موجوداتی هستند که و لو در ظاهر به شکل انسان باشند، امّا به این رتبه از فهم – یعنی در حد گاوها- نرسیده اند، چون با سر بالا و افتخار، و آنهم بعد از تذکّر قرآن و امامان نه پیش از آن، ماجرای حکایت شده در قرآن را تحریف معنوی نموده و با سربلندی از گوساله پرستی مذکور دفاع کرده و بنوعی تأویل و توجیه خلاف عقل و خلاف صریح قرآن و خلاف روایات پرداخته اند...

 

(در کتاب نقد نصرانیّت، مدّعای عرفا مبنی بر تأویل الفاظ آیات قرآن و نسبت دادن معانی مناقض به آن را – اجمالا- نقد و رد نمودیم و نیز در کتاب نقد یهودیت)

 

امّا درباره این پدیده، یعنی پائین تر رفتن انسان از چهارپایان، هم در قرآن، و نیز در روایات ائمّه دین – علیهم السلام- ذکری به میان آمده، مثلاً در روایت از حضرت امام صادق – علیه السلام- پرسیده شد فرشتگان برتر هستند یا آدمیزاد؟ حضرت در پاسخ، از امیرالمؤمنین علی – علیه السلام- نقل فرمود که فرموده اند خداوند در فرشتگان (ملائکه)، عقل بدون شهوت را ترکیب نمود. و در چهارپایان، شهوت بدون عقل و در فرزندان آدم، هر دوی عقل و شهوت را. پس هر کس عقلش بر شهوتش غلبه کند از فرشتگان برتر است و هر کس شهوتش بر عقلش غلبه نماید از چهارپایان پست تر و بدتر می شود.

 

الوسائل‏، 15، 209 عن العلل و البحار

 

البتّه از متن روایت واضح است این عقل، عقلِ حقیقی است نه تخیّلات ساختگی فلاسفه...

 

پس تعجّب نکنیم اگر موجودی به ظاهر انسان، غرق در شهوت و شیطان پرستی شد، و لو نام علّامه و عرفان را یدک بکشد و در لباس اسلام باشد، در این میدان از گاو عقب تر بماند و شرم نکند که گوساله پرستی قوم و سامری را ممدوح بشمارد! چون گاو ها بعد از آن ماجرا، سرشان را پائین انداختند، امّا امروز کسی در لباس اسلام هست که متن قرآن و احادیث را - با سربلندی - تحریف معنوی نموده (آمل زاده) و صریحاً عمل سامری لعین و گوساله پرستی را توجیه نموده! (در کتاب نقد نصرانیّت، مدّعای عرفا مبنی بر تأویل الفاظ آیات قرآن و نسبت دادن معانی مناقض به آن را نقد و رد نمودیم و نیز در کتاب نقد یهودیت)

 

و ما به حکم عقل و فطرت و به حکم روایت وارده از امامان معصوم – علیهم السلام- ،

 

این صوفی گرایان را نیز لعن می کنیم و با لعن آنها به خداوند تقرّب می جوئیم.

 

خداوند فرج صاحب دین را برساند و زمین را از خرافاتِ بت پرستی پاک بفرماید و به نور توحید راهنمایی گرداند.

 

 

کلید واژه: گاو – گوساله – علامه – گوساله - عرفان و تصوّف- آمل 2017 – توحید – شرک – سامری لعین.

 

 

و السلام علی من اتّبع الهدی - امیرحسن طهرانی

 

 

 تذکّر : البتّه حالت دیگری از سر به زیر بودن یا فروتنی و... بعنوان یک خصلت اخلاقی داریم

 

که در جای خود برای انسان نیک است و آنچه گفتیم در ارتباط با عقیده مورد نظر و ماجرای مذکور است نه اینکه هر کس سرش پائین بود را به نوعی متّهم بشماریم .

همچنین از گاوها عذر خواهی شود که نام آنها در کنار نام برخی عرفا و متصوّفه ذکر شده.